تصحیح اشتباه در زبان انگلیسی: یک سوءتفاهم بزرگ

ساخت وبلاگ

پرهیز کردن از اشتباه کمابیش ناشدنی است. به‌ویژه برای کسانی که درگیر یادگرفتن زبان تازه‌ای هستند. چالش ولی آنجایی به وجود می‌آید که نگرش زبان‌آموز و آموزگار از تصحیح اشتباه و تأثیرات آن در فرایند یادگیری، اشتباه باشد.

پژوهش‌های علمی نشان می‌دهد که تصحیح ایرادهای زبان انگلیسی زبان‌آموزان اگر هیچ تأثیری بر تقویت مهارت‌های زبانی زبان‌آموز نداشته باشد تنها تأثیری ناچیز دارد. دانشمندان پژوهش‌های فراوانی در این زمینه انجام داده‌اند ولی اگر بخواهیم خیلی ساده، این مسئله را بیان کنیم، دلیل این موضوع این است که تصحیح اشتباه تنها در خودآگاه زبان‌آموز تأثیر بجای می‌گذارد درحالی‌که بیشتر مهارت‌های زبانی بایستی در ناخودآگاه زبان‌آموز شکل بگیرد. به‌ویژه سخن گفتن. هنگامی‌که با کسی گفتگو می‌کنید، هرچقدر هم گرامر انگلیسی را به‌طور خودآگاه بدانید، مجال فکر کردن ندارید که خودآگاه خود را بکار بگیرید. تا آنجایی که در به‌کارگیری درست ساده‌ترین دستورات گرامری نیز دردسر خواهید داشت. دلیل دوم را می‌توان از شیوه‌ی شکل‌گیری زبان در یک کودک یافت. کودکان اشتباهات فراوانی در به‌کارگیری زبان مادری خود دارند ولی پژوهش‌ها علمی نشان می‌دهد که پدر و مادر تنها بخش بسیار کوچکی از ایرادهای کودکان خود را تصحیح می‌کنید که این نیز عموماً به تصحیح برخی تلفظ‌ها (مانند هنگامی‌که مادر سعی دارد واژه‌ی بابا را از زبان کودک بیرون بکشد)، تصحیح برخی افعال، و تصحیح واژه‌های زشت، ختم می‌گردد. در این پژوهش‌ها نتیجه‌گیری شده است که پدر و مادر پافشاری بیشتری روی صداقت گفتار فرزندان خود دارند تا ساختار گفتار. یعنی اگر کودکی بگوید “شنبه‌ها تعطیل است” پدر و مادر سریع به وی یادآور می‌شوند که آدینه روز تعطیل است. ولی به اشتباهات گرامری کاری ندارند.

 

تصحیح اشتباه زبان‌آموز تاثیری منفی بر فرایند یادگیری می‌گذارد

قرار گرفتن زبان‌آموز در جایگاه تدافعی

تصحیح اشتباه، زبان‌آموز را به‌سرعت در جایگاه تدافعی قرار می‌دهد. این موضوع باعث می‌شود که زبان‌آموز یاد بگیرد که از اشتباه کردن پرهیز کند. نه با تصحیح خود، به‌جای آن با پاک کردن صورت‌مسئله. یعنی زبان‌آموز کمتر خود را در شرایطی قرار می‌دهد که احتمال اشتباهش باشد. از روی نمونه کمتر گفتگو می‌کند، کمتر از ساختارهای سخت استفاده می‌کند، تمرکز کمتری بر معنی و مفهوم و تمرکز بیشتری بر ساختارها و پیکربندی گفتگو دارد. این موضوع باعث می‌شود که مهارت‌های ارتباطی زبان‌آموز به‌طور کامل آسیب ببیند. پروفسور استفان کرشن، زبان‌شناس سرشناس در کتابش با نام  مبانی فراگیری زبان دوم می‌گوید که کلاس‌های آموزشگاهی زبان، حتی در زبان‌آموزان کارآزموده، احساس ترس و دلهره ایجاد می‌کند و این موضوع به خاطر پافشاری ما بر گفتگوی زودهنگام و نگرش ما نسبت به تصحیح ایرادهای زبان‌آموز است.

تصحیح اشتباه تأثیری بر ناخودآگاه زبان‌آموز ایجاد نمی‌کند

آموزگار زبان انگلیسی معمولاً آگاه نیست که دانستن خودآگاه یک دستور گرامری یا هر چیز دیگر، تأثیری بر عملکرد زبان‌آموز هنگام گفتگو (که فرایندی ناخودآگاه است) ندارد. به‌جای آن بهبود گفتگو به زبان انگلیسی، بیشتر به درگیری با ورودی‌های جذاب و واقعی، ارتباط دارد. بنابراین اگر دو زبان‌آموز را در نظر بگیریم که برای زمانی برابر شش ماه به یک اندازه زبان انگلیسی می‌خوانند. اولی به‌طور پیاپی ایرادهایش تصحیح می‌گردد ولی به دومی اجازه داده می‌شود که بدون تصحیح اشتباهش زبان انگلیسی را یاد بگیرد. نتیجه این می‌شود که پس از شش ماه اگر زبان‌آموز دوم بهتر نباشد تفاوتی میان این دو زبان‌آموز مشاهده نمی‌شود. به‌عبارت‌دیگر مهارت‌های زبان‌آموزی که پیاپی ایرادهایش تصحیح می‌گردد، پیشرفت بیشتری نسبت به مهارت‌های زبان‌آموزی که ایرادهایش نادیده گرفته شده است نمی‌کند.

 

تصحیح خطا در خودآگاه تاثیر می‌گذارد در حالی که اکثر مهارت‌های زبانی بایستی در ناخودآگاه شکل بگیرد تا کارایی داشته باشد.

تصحیح اشتباه و استرس

زبان‌آموزی که پیاپی ایرادهایش گوشزد می‌گردد دستپاچه و عصبی می‌گردد. این موضوع باعث می‌شود که فکر زبان‌آموز درگیر اشتباه و ترس از آن شود. بنابراین این زبان‌آموز بجای اینکه تمرکزش روی برقراری ارتباط به بهترین شکل ممکن باشد، تمرکزش روی پرهیز کردن از اشتباه است. یعنی بیشتر روی جملاتش درنگ می‌کند. سخن گفتنش آهسته و غیر طبیعی و همراه با دلهره‌ی بسیار زیاد می‌گردد. و در هنگام سخن گفتن سراسر فکرش روی دستورات گرامری است. این موضوع تنها باعث می‌شود که ذهن این زبان‌آموز کاملاً قفل کند به‌طوری‌که نتواند هیچ سخنی به زبان براند.

از سوی دیگر زبان‌آموزی که ایرادهایش پیاپی تصحیح نگردد، این تنش‌های فکری را ندارد و تا جایی که بتواند سعی می‌کند که خوب صحبت کند و از روی اشتباه‌های خود با آرامش رد می‌شود.

 

زبان‌آموزی که مرتب اشتباهاتش تصحیح میگردد ذهن آشفته ای پیدا میکند که باعث می‌شود نتواند هیچ سخنی را با آرامش خاطر به زبان براند.

با توجه به مسائل بالا شاید اکنون بهتر آگاه شده باشید که چرا تصحیح اشتباه را یک سوءتفاهم بزرگ نامیدم. این سوءتفاهم هم از سوی آموزگار و هم از سوی زبان‌آموز ایجاد شده است. اگرچه این موضوع با آموزگار و به‌طور کلی سیستم آموزشی آغاز می‌شود. آموزگار فکر می‌کند که بایستی همه‌ی ایرادهای زبان‌آموز را تصحیح کند. این موضوع بخشی از پنداشتی است که در سیستم آموزشی حاکم است. یعنی تصحیح آزمون و نمره دهی. این نیاز که بایستی به هرکس نمره‌ای چسباند. از نظر بنده این سیستم، غیر طبیعی است و به صحیح یادگیری آسیب می رساند. ولی به هر حال باوری است که در سیستم آموزشی نهادینه شده است.

مهارت‌های شما با شنیدن و خواندن بیشتر تقویت می‌گردد. به چه چیزی گوش می‌دهید؟ شما به درون‌مایه‌ی شنیداری انگلیسی صحیحی که به دست یک انگلیسی‌زبان بیان می‌شود گوش می‌دهید. چه چیزی می‌خوانید؟ کتاب‌هایی که به دست یک انگلیسی‌زبان نوشته شده است.

به ذهن خود اطمینان داشته باشید

ذهن شما بسیار باهوش است. بایستی به ذهنتان اطمینان کاملی داشته باشید. همین ذهن، بدون هیچ‌گونه کلاس و آموزشگاهی، زبان مادری را به بهترین شکل یاد گرفته است.این ذهن برای یادگیری زبان دوم تنها به زمان و درون‌مایه‌ی مناسب نیاز دارد. هرچقدر بیشتر بخوانید، جملات، فرازها و دستورات گرامری صحیح بیشتری را به زبان انگلیسی می‌بینید. این داده‌های صحیح، که هرروز با آن درگیر هستید، در طول زمان و به‌طور طبیعی در ناخودآگاه شما نقش می‌بندد. همین مطلب برای مطالب شنیداری نیز اتفاق میفتد. هرچه بیشتر به مطالب شنیداری جذاب گوش دهید، هرچه بیشتر گویش درست و گرامر درست بشنوید، ذهن شما به‌طور طبیعی و درونی، بدون اینکه تلاش زیادی بکنید، درست را از اشتباه شناسایی می‌کند و داده‌های صحیح در آن نقش می‌بندد.

 

در فرایند یادگیری زبان انگلیسی، ذهن این قابلیت را دارد که به طور طبیعی درست را از اشتباه تشخیص دهد.

درون‌مایه‌ی شنیداری و گفتاری زبان انگلیسی جذاب برای تقویت مهارت‌های شما کافی است.

اگر به ذهن خود باور داشته باشید و به مطالب شنیداری و گفتاری جذاب بسنده کنید، رفته‌رفته گرامر شما بهبود پیدا می‌کند. گویش شما روزبه‌روز بهتر می‌شود. مهارت شنیداری، شیوایی گفتار و همه‌ی مهارت‌های ارتباطی شما رفته‌رفته تقویت می‌گردد. ذهن شما با ذهن یک بچه هیچ تفاوتی ندارد. بچه‌ها نیازی ندارند که کسی دنبالشان باشد و تک‌تک اشتباهاتشان را تصحیح کند. آن‌ها این‌گونه یاد نمی‌گیرند به‌جای آن با پیروی و کپی‌برداری از پدر و مادر، اقوام و دوستان، و شاید مطالبی که در تلویزیون می‌شنوند زبان را یاد می‌گیرد.

 

شنیدن و خواندن محتوای جذاب برای یادگیری زبان انگلیسی کافی است.

سخن پایانی‌ام با شما این است که از تصحیح اشتباه تا جایی که می‌توانید دوری کنید. در نوشتار بعدی توضیح خواهم داد که تنها در چه موقعیت‌هایی تصحیح اشتباه می‌تواند کارآمد باشد و خواهید دید که موقعیت‌های خیلی کمی شامل این موضوع می‌شود است. از اشتباه نترسید و هیچ‌گاه به دنبال کمال‌گرایی نباشید. فراموش نکنید که حتی انگلیسی‌زبانان نیز ایرادهای فراوانی در زبان انگلیسی مرتکب می‌شوند. ولی به‌سادگی از کنار آن می‌گذرند. ریلکس باشید و سعی کنید که بهترین کارکرد خود را به نمایش بگذارید.

 

امیدوارم توانسته باشم که نوشتار خوبی را برایتان آماده کرده باشم و خوشحال می‌شوم که نظر شما را نیز در این رابطه بشنوم


آموزش انگلیسی به عنوان ......
ما را در سایت آموزش انگلیسی به عنوان ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fabbasibe3 بازدید : 115 تاريخ : پنجشنبه 15 تير 1396 ساعت: 9:41