بازنشسته و روحیه ی بازنشستگی

ساخت وبلاگ

منظور از روحیه چیست؟

از دیدگاه روان شناسان (( روحیه عبارت است از عکس العملی عاطفی و ذهنی که شخص در باب محیط و کار خود دارد)) بنابراین روحیه نحوه ی برداشت افراد و گروه کارکنان از محیط سازمان است که ممکن است مثبت یا منفی باشد. کسی که دارای روحیه ی مثبت است که از وضع موجود راضی بوده و از لحاظ روحی در آرامش است و روحیه ی منفی از آن کسی است که ضمن نارضایتی از وضع فعلی ناامیدی و بی اعتمادی در گفتار و کردار وی نمایان است. واینر روحیه را چنین تعریف می کند ((روحیه کیفیتی است، نامحسوس و نمی توان آن را مشاهده کرد و جدا از سایر عوامل به بررسی آن پرداخت. ولی این کیفیت روحی را می توان از طریق مشاهده دقیق رفتار افراد معین و مشخص کرد.)) سپس عامل مهم در روحیه ی معلم بازنشسته همان احساس و اعتقادی است که وی دارد. همیشه لب به شکایت گشودن، بی میلی و عدم علاقه به همکاری، افزایش اضطراب و نگرانی و... شناسه هایی از عدم روحیه است در حالیکه نشاط و شوق به همکاری، تقویت اعتماد و حفظ احترام به خود و دیگران و ... از شناسه های روحیه قوی می باشد.حال به توضیح چند اصل مؤثر در روحیه بازنشستگان می پردازیم:

سازمان اثر بخش و رابطه ی آن با بازنشستگان

در صورتی که سازمان از کیفیت کافی برخوردار باشد نیروهایی که در آن استخدام می شوند با امید به اینکه در آینده پس از سالیان خدمت سازمان می تواند پاسخگوی انتظارات وی باشد از امنیت خاطر برخوردار است. سازمان نیز برای آنکه به اثر بخشی و کارآیی و کیفیت فراگیر نائل گردد سعی می کند انتظارات و توقعات و خواسته های کارکنان را حتی در دوران بازنشستگی را برآورده یا تأمین نماید. این امر موجب می گردد که کارکنان با نشاط و روحیه امید به بعد از بازنشستگی، سازمان خود را پویا و بالنده تر نمایند. وقتی سازمان پویا و بالنده شد خود بازنشسته معتقد می گردد که در دوران بازنشستگی مشکلی برای وی پیش نخواهد آمد لذا ذهنیت مثبت پیدا نموده و با روحیه مثبت سازمان را ترک می کند بنابراین جدا نمودن بازنشستگان از شاغلین نه تنها اثر مطلوبی نیست موجبات دلسردی بازنشستگان را فراهم می آورد. 

سازمان و تصورات فرد از میزان برآوردن انتظارات

میزان تصورات هر کارمندی از سازمان در برآوردن توقعات تأثیر فراوانی بر روحیه فرد دارد. سازمانی که دائماً در تلاش است که خواسته ها و نیازهای کارمندان خود (چه شاغل و چه بازنشسته) را حل وفصل نماید ذهنیتی مثبت در کارمند ایجاد می کند که روحیه ی امید و شادابی خود را حفظ کند بنابراین هرگاه بازنشستگان احساس کنند که مدیران سازمان نسبت به مسائل و مشکلات ایشان علاقه نشان می دهند و اقدامات لازم را در فراهم آوردن موجبات رضایت خاطر آنان معمول می دارند و می کوشند از کیفیت روحی آنان مطلع باشند بر میزان روحیه آن ها افزوده خواهد شد.

بازنشستگی و تصورات (نگرش)جامعه از بازنشستگان

نگرش جامعه نسبت به بازنشستگی در ایجاد و تقویت روحیه ی امید و نشاط بازنشستگان نقش اساسی و بنیادی دارد. طبیعی است تصورات و نگرش جامعه نوعی خود آگاهی اجتماعی برای فرد بازنشسته به وجود می آورد که خود را فردی با ارزش تلقی کند یا خیر؟ عدم باور یا باور نسبت به ارزش خود در جامعه دو نوع روحیه ی منفی یا مثبت در فرد بازنشسته ایجاد می کند. اینجاست که باید جامعه نگرش خود را نسبت به بازنشستگان اصلاح کند چرا که فرد بازنشسته پس از سال ها  کار خود را فردی اندیشمند و مطلع و کارشناس مسائل آموزشی و تربیتی می شناسد و انتظار احترام و برخورد مناسب را دارد لذا اگر از طرف جامعه و سازمان پاسخی دریافت نکند و انتظاراتش برآورده نشود روز به روز روحیه ی نشاطش را از دست می دهد.

 شاغلان و نحوه ی برخورد آنان با بازنشستگان 

 فردی که سالیان دراز در یک سازمان به فعالیت مشغول بوده پس از ترک سازمان احساس تعلق و وابستگی به آن  پیدا می کند و توقع دارد که در مواقع لزوم که به سازمان مراجعه می نماید به خواسته و انتظارات آن ها پاسخ مثبت دهند و خواسته های آنان را باید به صورت معقول پیگیری و در صورت موانع قانونی به صورت عاطفی و مناسب احساس خود را نسبت به آن ها ابراز دارند و شرایطی فراهم آورند تا فرد بازنشسته اگر چه به خواسته ها ی خود نائل نگشته اما روحیه ی مثبت خود را حفظ کند.

اقدامات لازم مدیران و رهبران رسمی برای بازنشستگان جهت افزایش روحیه

آبراهام مزلو  نیازهای انسان را در پنج سطح طبقه بندی کرده است. بر اساس این سطوح اقدامات لازمه را شرح خواهیم داد:

- اقدامات جهت تأمین نیازهای امنیت

 بازنشستگان خواهان آسایش و امنیت در زندگی خود هستند و انتظار رفاه نسبی را از سازمان خود دارند البته غرض از رفاه نسبی ارائه امکانات وسیع و توجهی تجمل گرایانه نیست بلکه فراهم کردن امکاناتی است که داشتن حداقل آنها به زندگی بازنشستگان آرامش معنوی و مادی می بخشد بنابراین همه مدیران و رهبران رسمی نظام بایستی تمام توان خود را برای تأمین احتیاجات اساسی و حقوق بازنشستگان بکار گیرند و حقوق و مزایای دریافتی ایشان نیز طبق تمامی سطوح دریافتی شاغلین دولت قابل تغییر و افزایش باشد.

- اقدامات جهت تأمین نیازهای امنیت

- قدر مسلم این است که فرد بازنشسته در وضعی که حقوق وی مورد بی توجهی و منزلت و مقامش مورد بی مهری واقع گردد نمی تواند احساس امنیت کند. با توجه به اینکه در جوامع پیشرفته به مسائل بازنشستگان حتی بیشتر از نیروهای شاغل   پرداخته می شود شایسته است در کشور ما هم  اقداماتی صورت پذیرد تا بازنشسته پس از خروج از سازمان نیز از امکانات کافی برخوردار باشد.

- اقدامات لازم جهت نیازهای تعلق و دوست داشتن

 بازنشستگان هم دوست دارند مرجعی برای ابراز نظرات، عقاید، پیشنهادات و نیز انعکاس نارضایتی های خود داشته باشند. مشارکت دادن بازنشستگان در سرنوشت خویش موجب می شود که اولاً احساس تعلق به سازمان و سهیم بودن در هدایت آن تقویت گردد. ثانیاً با روحیه بهتری به خدمت دعوت شوند و لذا اگر شرایطی فراهم شود تا بازنشستگان با همدیگر پیوستگی . ارتباط جنبه بیشتری حاصل نمایند مقبول بودن در گروه، علاقه و نیاز به معنویت و پذیرش در جمع، بیشتر از پاداش های مادی و افزایش حقوق دخالت دارد.

-اقدامات لازم جهت نیازهای مقام و موقعیت

 همه انسانها فطرتاً دوست دارند که اهمیت و ارزش کارشان شناخته شود تا فرصتی باشد که نیروهای تازه استخدام شده بدانند کارشان منشأ خدمت واقعی برای تأمین سلامت و سعادت جامعه می گردد. از عوامل مؤثر در روحیه هر کارمند ارزش دادن به خود . اعتماد داشتن به خویشتن است بنابراین مدیران سازمان باید در تقویت احترام به خود و احساس ارزشمند بودن اعضا و آگاهی و باور به توانمندیهای هر یک از اعضا  بکوشند.  اقدامات لازم جهت خودشکوفایی بازنشستگان علاقه مند میل دارند احساس کنند که در هدایت و نظارت سازمان خویش دخالت دارند وقتی فرصت شرکت در تعیین خط مشی و سیاست کلی سازمان به افراد داده می شود رضایت خاطر بیشتری حاصل می گردد. لذا اولاً می دانند که وجودشان دارای اهمیت است چرا که آراء و عقاید شان در اتخاذ تصمیمات مؤثر است و ثانیاً منافع آنها از طرف گروه مورد توجه قرار می گیرد. گذشته از موارد فوق شرکت افراد در تعیین خط مشی کلی سبب ایجاد مقصود و غایت در فعالیت ها و هدایت کوششهای فردی می گردد. هرگاه غایت و مقاصد از طرف گروه معین گردد افراد خود را در برابر آنها مسئول دانسته و بر اجرای آنها علاقه مند می گردد.مردم باید جهانی را برای خود طرح ریزی کنند که در سنین پیری تا آنجاکه ممکن است خوشبخت باشند.

نقش آموزش در بازنشستگی

 هر انسانی به طور طبیعی، خواه ناخواه به مرحله ی سالمندی و در پی آن به دوران بازنشستگی می رسد و کارکنان و کارمندان ادارات و سازمان ها نیز باید روزی کار را ترک نموده و به خیل بازنشستگان می پیوندند. بازنشستگان بخشی از جمعیت جامعه هستند که به لحاظ جمعیتی به طور مستمر سهم آنها در مجموعه جمعیت اجتماع در حال افزایش است. از لحاظ نیروی انسانی مجرب و در بسیاری از موارد متخصص هستند و از نظر اجتماعی تأثیرگذار می باشند.با توجه به این امر که مسئله ی بازنشستگی در کشور ما به صورت یک رویداد تلقی می شود و فرد به یکباره از شغل خود جدا می شود بنابراین باید آموزش های لازم را در سطح جامعه، خانواده . سازمان و حتی به خود بازنشسته داد تا وی بتواند به سازگاری بهتری دست پیدا کند.

آموزش و بازنشستگی

 در سیستم های معمول بازنشستگی، فرد دفعتاً از شغل خود جدا می شود و سازمان به طور ناگهانی خود را با جای خالی یک فرد که عمری تجربه اندوخته مواجه می بیند و این امر برای سازمان، فرد بازنشسته و خانواده او نامطلوب است. لذا برای مواجهه با خلأ قدرت ناشی از بازنشستگی، نحوه ی گذراندن اوقات بیکاری و سرانجام نحوه تأمین و حفظ سلامت روانی و فیزیکی بازنشستگان، آموزش دومی لازم و ضروری است. نیاز به آموزش های منحصر به خود بازنشستگان نیست و به طور کلی افراد خانواده، سازمان ها و جامعه نیز به این آموزش ها نیاز دارند.

آموزش به بازنشستگان

افراد در شرف بازنشستگی باید بیاموزند که چگونه از دوران بازنشستگی خود بهتر و مفیدتر استفاده کنند و چگونه با آمادگی و آسودگی خاطر از سازمان جدا شوند، چگونه با افراد خانواده برخورد نمایند، چگونه اوقات فراغت خود را پر نمایند و به آنها آموزش داده شود که چگونه نقش های جدیدی را در خانواده بپذیرند. و با تغییرات موجود در برنامه ریزی زندگی خود سازگار شوند و برای زندگی خود از نو با مشارکت اعضای خانواده برنامه ای تهیه نمایند.ایجاد این آمادگی برای بازنشستگان بر عهده ی سازمان ها است، بعضی از سازمان ها برای غلبه بر مشکل ناشی از بازنشستگی روشی تازه ابداع کرده اند که آن را بازنشستگی گام به گام (مرحله) نام نهاده اند در این نوع بازنشستگی، فردی که در سن بازنشستگی نزدیک شده است تحت برنامه ی منظمی به تدریج از ساعات کارش کاسته می شود و به همین ترتیب ساعات استراحت او افزایش می یابد در این روش کارمند آرام، آرام و تدریجاً با زندگی بدون کار تمام وقت روبرو می شود و یک زمینه ی ذهنی مساعد برای مواجهه با مرحله بازنشستگی کامل پیدا می کند.

آموزش به خانواده ها

زندگی در کنار سالمندان برای خانواده ها نیاز به ویژگی های اخلاقی خاص دارد که باید بردبار، ایثارگر، صبور، با عطوفت و مهربان باشند و موقعیت بازنشستگان را درک نمایند که آنها یک روز دارای مقام سازمانی بوده و امروز نه تنها آن مقام و موقعیت را از دست داده اند بلکه از لحاظ مادی هم افول نموده اند.بنابراین خانواده ها باید در انتظارات خود نسبت به بازنشستگان تجدید نظر نموده و متناسب با نقش جدید و وضعیت اقتصادی روحی و روانی ، جسمانی و اجتماعی از آنها انتظار داشته باشند. انتظاراتی که آنها توان بر آوردنش را داشته باشند زیرا این مایه ی مسرت آنها می گردد.همچنین در مسائل خانوادگی و تربیت فرزندان به عنوان افراد با تجربه مورد مشورت قرار گیرند که اینکار اعتماد به نفس را در آنها تقویت می کند و پی به با ارزش بودن وجود خود می برند و از دچار شدن به بسیاری از بیماری های روانی در امان می مانند.  

آموزش به سازمان ها

سازمان های متولی به امور بازنشستگان  باید نسبت به نیاز های بازنشستگان اطلاع کاملی را داشته باشند و به ارائه ی خدمات مناسب و مطلوب نسبت به این قشر جامعه بپردازند.سازمانها باید واقف بر این امر باشند که این بازنشستگان امروزی همان جوانان دیروز بوده اند که عمر خود را در خدمت سازمان بوده و این بهترین سرمایه ی زندگیشان را به نفع سازمان صرف کرده اند و امروز انتظار دارند که سازمان ها در قبال این خدمات، وظیفه ی خود را بدانند و به آن عمل کنند. بازنشسته شدن نباید باعث قطع کامل رابطه ی بین فرد و سازمان شود، به همین جهت باید ترتیبی داده شود که کارکنان بازنشسته بتوانند ضمن استفاده از وسایل رفاهی، ورزشی، تأسیسات امدادی و خدماتی در این فرصت ها با همکاران سابق خود به گفت و گو و مجالست داشته باشند.

آموزش به جامعه

 افراد جامعه نیز باید شیوه های حفظ ارزش و حرمت بازنشستگان را بیاموزند.چون بازنشستگان برای تأمین نیازهای معنویشان  توقع زیادی ندارند بلکه حفظ حریم و حرمت و شخصیت آن ها کارساز است و نیاز آن ها داشتن هویت،امنیت و حرمت است. جدا از نیازهای مادی، بازنشستگان می خواهند تجربه های کاری خود را که بهای عمرشان است به جامعه هدیه کنند و افراد جامعه با اشتیاق پذیرای آن بوده و در همه حال به آن ها رفتار احترام آمیز داشته باشند و در هر شرایط و موقعیت از جمله در مسافرت، پارک، کتابخانه،تردد،مساجد،محافل،منازل،معابر ... حال این پیران کارکشته را رعایت نمایند،چون رعایت این موارد جزء وظیفه ی ماست نه اینکه از روی ترحم و دلسوزی باشد.بازنشستگی و سالمندی تبلور یک عمر تجربه است. و یک ضد ارزش نیست و یک ارزش است اگر جامعه ای در رابطه با مسایل و مشکلات بازنشستگی خود بی توجه باشد در واقع بدین معناست که به آینده ی خود بی اعتناست. پس نقش آموزش در نحوه ی برخورد صحیح افراد جامعه بازنشستگان کاملاً مؤثر و کارساز است و این امر به عهده ی سازمان ها ی صدا و سیما، مطبوعات، سازمان های بازنشستگی، وزارت خانه هایی چون آموزش و پرورش، آموزش عالی، فرهنگ و ارشاد اسلامی و ... است  .

نویسنده : دکتر جهانگیر کرمی                              

آموزش انگلیسی به عنوان ......
ما را در سایت آموزش انگلیسی به عنوان ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fabbasibe3 بازدید : 96 تاريخ : شنبه 25 دی 1395 ساعت: 18:46